لطفا صبر کنید...
دیگر صفحات
مقالات

مقالات

جايگاه زبان انگليسي در زندگي امروز ما ايرانيان

تاریخ انتشار : 1391/03/15 ساعت 10:37:03

از کلاس دوم راهنمايي تا پايان دبيرستان و دوره پيش دانشگاهي، 6 سال زبان انگليسي مي خوانيم و در دانشگاه نيز همه رشته ها ، زبان انگليسي عمومي و تخصصي خاص خودشان را دارند. با اين حال، وقتي فارغ التحصيل مي شويم، اکثرمان از خواندن يک صفحه روزنامه انگليسي زبان يا 5 دقيقه صحبت کردن با يک فرد خارجي يا نوشتن دو سطر نامه بدون غلط املايي و گرامري به زبان انگليسي عاجزيم.
جالب و البته تاسف انگيز اينجاست که اين ناتواني علمي، فقط ويژه ديپلمه ها و ليسانس ها نيست بلکه بخش قابل توجهي از کساني که مدرک دکتري (حتي واقعي) هم دارند، بدين معضل دچارند و نکته اينجاست که براي ورود به دوره دکتري بايد انگليسي را در حد تافل بلد باشند ولي اينکه چگونه حتي بعد از گرفتن دکتري نيز دو کلمه نمي توانند انگليسي بخوانند و بنويسند و صحبت کنند، از عجايب روزگار است.
مثل اينها، مثل کسي است که ادعاي اجتهاد کند ولي عربي را که زبان دين و قرآن است را بلد نباشد.
اکثر شهروندان ايراني که صدها ساعت از عمرشان را در کلاس هاي زبان انگليسي در مدرسه و دانشگاه و موسسات زبان گذرانده اند، در حالي با اين زبان بين المللي بيگانه اند که شرايط زيست در جامعه امروزي، روز به روز دانستن زبان انگليسي را ضروري تر ساخته است.
اگر در ساليان گذشته، فقط گروه اندکي مانند ديپلمات ها و تجار بين المللي نيازمند دانستن زبان انگليسي بودند و براي بقيه مردم، دانستن زبان خارجي، حداکثر يک “پز” محسوب مي شد، امروز با گسترش اينترنت، توسعه سفرهاي خارجي، الزامات تجاري در عرصه بين المللي، نيازهاي علمي و پژوهشي و حتي تفريحي، اکثر شهروندان حتي گاه به طور روزانه با زبان انگليسي سروکار دارند که شايد ساده ترين آنها، همين پنجره هاي سيستم عامل رايانه هايشان باشد که حاوي پيام هايي به زبان انگليسي اند و خيلي هايمان حتي براي خواندن و فهميدن اينکه چه چيزي بر روي صفحه مونيتورمان ظاهر شده، نيازمند کمک ديگران هستيم.
در بسياري از کشورها، مانند پاکستان، اکثر مردم عادي، علاوه بر زبان مادري، انگليسي نيز صحبت مي کنند يا در اروپا که اکثر مردم به زبان هايي غير از انگليسي (مانند اسپانيولي، فرانسوي، آلماني…) تکلم مي کنند، با زبان انگليسي به عنوان زبان دوم آشنايي کامل دارند. اصلا چرا راه دوري برويم، در همين دبي نيز از شيوخ عرب گرفته تا رانندگان تاکسي و مغازه داران انگليسي را به حکم الزامات زمانه ياد گرفته اند.
در اين ميان، مردم ايران برغم استعدادي که دارند، عمدتا از اين زبان بي نصيب اند و تازه وقتي پاي به خارج مي گذارند، از همان فرودگاه کشور مقصد متوجه مي شوند که چقدر از قافله عقب هستند.
شايد علت عمده يا حداقل يکي از دلايل اصلي وضعيت حاضر، اين باشد که آموزش زبان انگليسي در ايران از همان يکي دو سال اول آغاز تحصيلات رسمي در دوره ابتدايي شروع نمي شود. متخصصان معتقدند که فرايند زبان آموزي، هر چقدر که در سنين پايين تر آغاز شود، به همان ميزان موفق تر و پايدارتر خواهد بود
از اين رو، آموزش زبان انگليسي به عنوان فراگيرترين زبان بين المللي، از مقطع ابتدايي يک نياز استراتژيک محسوب مي شود که اگر نسبت به آن بي توجهي شود، در آينده مشکلات عديده اي از رهگذر ناآشنايي ايرانيان به زبان انگليسي پديد خواهد آمد.